Saturday, October 30, 2010

سلام

اسمم غریبه است
آره ، من غریبه ام چون می خوام از امروز کاری کنم که هیچکی منو نشناسه
دلم گرفته از همه دنیا
دارم می برم... برا همینم این وبلاگو زدم که اقلا کسانی حرفمو بخونن که من نمی شناسمشون
شاید براتون حوصله سر بر باشم ولی خب خواهشا تحملم کنید
دیگه خسته شدم .حالم داره از هدر دادن محبتم به پای کسانی که لیاقتشو ندارن به هم می خوره.
ولی بازم می گم خدایا شکرت
تورو به قرآنت قسم اینا رو به پای نا شکری نذار... فقط دلم گرفته همین

اینم شعریه که یادش افتادم ...

غریب توی غربت
نگی چی شد محبت
بگی می گن دیوونست
حرفاش چه بچه گونست
تقصیر آدما نیست
این همه درد دوا نیست
آبه و نون و نفس
کجا اومدی ؟ تو قفس؟